مصاحبه رادیوکاشان با دبیر کانون شهدا، آقای علی اصغر حمامی
لطفا برای کانون شهدا و اخرین فعالیت هایتان مختصر توضیحی بفرمایید؟
مخاطبان اصلی ما دانشجویان هستند؛ دانشجویان طی ماه‌های اخیر با توجه به این که ما عضوگیری نداشتیم و هیچ تبلیغاتی نداشته اما با توجه به فعالیت‌هایی که شورای کانون شهدا داشته اند؛ بسیار مورد استقبال دانشجویان بوده و عزیزان دانشجوی به صورت خودجوش به سمت کانال کانون شهدا آمدند و درخواست‌های همکاری های فراوانی را داده اند که حتی دوستانمان در دانشگاه شهرهای دیگر اعالم آمادگی نموده‌اند که این نشان دهنده‌ی آن است که به حول قوه‌ی الهی و با مدد شهدا تلاش‌های فعالیت کانون شهدا به ثمر نشسته است و این نویدی برای برنامه‌های آینده‌ی کانون شهدا است.
اخیرا نیز مراسم باشکوهی را برگزارکردیم که مورد استقبال و پوشش خبری رسانه های خوش ذوق کاشان و استان اصفهان قرار گرفت و آن اولین عزای بصیرتی کودکان افغانستانی در غرب کابل بود که علیه جنایات خون ریز یزیدیان زمان و جهت اعالم همدردی با خواهران و برادران اتباع ایران بود که درفضای مجازی و همچنین در فضای حضوری با رعایت پروتکل های بهداشتی در پردیس شهدای دانشگاه کاشان برقرار شد.
برنامه‌های در دست اجرای کانون دانشجویی شهدا چه می باشد؟
یکی از کارهایی که در حال برگزاری هستیم و دوستان زحمت توزیع و انتشار پوستر و بنرهای برنامه را انجام دادند. رونمایی از کتاب «آخرین مرخصی» است. سخنی معروف از مقام معظم رهبری که می فرمایند: «زنده نگهداشتن یاد و خاطره ی شهدا کمتر از شهادت نیست.» خب یکی از کارهای کوچک که ما می توانیم انجام دهیم در این عرصه، نشر حداکثری برای یاد شهداست و این مستزلم این است که اکیپی متولی این کار شود؛ و سیطره ی آن را طی کند. لذا ما این رونمایی کتاب را که اثر دوست عزیزم جناب آقای وردست آرانی است را که زندگینامه ی شهید مجتبی مژگانی است با حضور امام جمعه‌ی محترم کاشان، حضرت آیت الله سلیمانی و همچنین رییس اداره ی ارشاد کاشان، در حال برگزاری است.
لطفا در باره‌ی این اثر برای ما بفرمایید:
ما دنبال این هستیم که این اثراز انتشارات حداکثری برخوردار شود؛ بد نیست که ما اکنون به بخشی از این کتاب اشاره کنیم.
در بخشی از این کتاب به شروع ازدواج این شهید می پردازد. 18 تیر 1376 یعنی بعد از اینکه این شهید در منطقه ی شمال غربی کشور مجروح و به درجه ی جانبازی هفتاد درصد نایل می‌شوند. ایشان مدتی پس از این اتفاق تصمیم به ازدواج میگیرند؛ این ازدواج از طریق یکی از دوستانشان صورت گرفته بود. از او سؤال می شود برای ازدواج چه معیاری دارند. ایشان می‌فرمایند که من سه معیار و شاخصه دارم. صداقت، نجابت و حجاب. این سه ویژگی را می‌شمارند و بر آن تأکید دارند. کاری که کانون شهدا انجام داد، اکوالیزرهای مجازی تولید کرد؛ این اکوالیزرها که وصف زندگی موفق را از زبان شهدا بیان می‌کند و پاره ای از زندگیشان را به مخاطبان ارائه می دهد.
برنامه ی بعدی ما برای بخش ازدواج این است که کارگروه ازدواج تشکیل دادیم و این یک کار کشوری است و انشاءهللا تا ترم آینده استارت خواهد خورد. نام برنامه «با اجازه ی شهدا، بله» می باشد. که در آن می‌توانند دانشجویان و جوانان پرسش و پاسخ داشته باشند. و بسیاری از شبهات خود را بر طرف کنند. وحتی زندگی فعلی خود را با زندگی شهدا محک بزنند. یکی از خصیصه های شهید سید مجتبی مژگانی از زبان پدرش این بود که ایشان از هیچ چیز نمی‌ترسید و این فقط همین یک جمله را در زندگی داشته باشیم برا یمان کافیست.
همانطورکه می‌دانیم بچه های مقاومت در لبنان، سوریه و عراق و کشورهای اسالمی با وجود بمباران، با وجود ظلم های وقیحانه استقامت می‌کنند و شجاعت به خرج می دهند و ایستادگی می‌کنند. این ها ماحصل شهدایی است که با خونشان شجره ی اسلام را نگهداشتند و حاج قاسم قسم جالله خوردند والله والله والله جمهوری اسالم حرم است؛ اگر این حرم خدشه دار شود هرگز نمیتوانیم دیگر حرم‌ها را سالم ببینیم. حرم‌هایی مانند حرم امام حسین، حرم امیر المومنین،حرم امام رضا و حرم حضرت زینب و دشمنان اسلام دقیقا دنبال همین اند.
یکی از خصیصه‌های دیگر شهید غنیمت شمردن وقت بود و هرگز اجازه نمی داد که وقتش به بیهودگی تلف شود. لذا ایشان هم محصل بود، هم ورزشکار بود و در رشتهی تکواندو از ده سالگی فعالیت می‌کرد و کمربند مشکی داشت، اهل هیئت بود و مسجدی و فعال فرهنگی بود و در پایگاه های بسیج فعالیت می‌کرد. نقاش چیره دست بودند و نقش آفرینی‌هایی که می کردند بسیار زیبا و دارای حیات بود. در مساجد کاشان از شیشه های رنگی استفاده شده که معماری زیبایی به مس اجد بخشیده است شهید گرانقدر انعکاس نور این شیشه های معماری را در نقاشی به صورت زنده ترسیم می کردند که انگارببینده دارد در همان فضا نفس می کشد همچنین کاسب و شاغل بودند که گاها تا شب به جوشکاری می پرداختند و شب مشغول آرایشگری می‌شدند.
همه‌ی این فرصت‌ها را غنیمت شمردن به بهترین پاداش که شهادت بود رسید و جمله ی معروف ما میتوانیم را خط زد و گفت که ما توانستیم و این را در عمل ثابت کرد پیشرفت و طرقی الزمه‌اش تلاش و پشت کار است.
حتی بعد از شهادت اعجاز گری می کردند و کرامات بزرگی داشتند. خانم اعظم سادات مژگانی می‌گوید من برای رفتن به کربلا به هر دری می‌زدم و قسمت نمی شد به هر دری می زدم به در بسته می خوردم؛ با حال نزار به بستر خواب رفتم در عالم رویا دیدم که شهید مژگانی به خوابم آمد در حالی که دو پاسپورت در دست داشت. گفت اعظم پاسپورت‌ها را بگیر و به کربال برو. کمتر از یک هفته به صورت عجیبی ویزای کربالی من امضا شد و قسمت شد به کربلا رفتم. به قول حاج قاسم عزیزمان ما میتوانیم هر چه را می‌خواهیم با مدد شهدا به دست آوریم.
به گفته ی مقام معظم رهبری امام زاده های عصر ما همین شهدا هستند. اعجازهای بزرگی را هم انجام می‌دهند.
فضاها و تنش هایی که در جامعه ی ما است با توجه به اینکه الان نزدیک انتخابات هستیم بعضی ها با بیاخالقی و بداخالقی حتی برای اخذ یک رأی که به گفته‌ی خود شهید می فرماید هر کس به رأس کار میآید باید سعی اش خدمت باشد؛ یعنی حاج قاسم وار به عرصه بیاید. باید کسی که می خواهیم انتخاب کنیم، انتخاب اصلحمان باید کسی باشد که محور شهدایی داشته باشد. به فرموده ی شهید همت اگر سنگر خودت را در میدان نبرد گم کردی، ببین آتش دشمن کدام طرف را می زند همانجا جبهه‌ی خودی‌ست.
کسی که ماانتخاب می‌کنیم باید والیتمدار باشد؛ شجاع باشد، کسی که می خواهیم انتخاب کنیم باید عدالت مدار باشد. این ها حرفهای شهداست حرف هایشان را با عمل به ما اثبات کردند. صف اول همین جوانهای شهدا بودند که خون و جانشان و مالشان را برای مردم ریختند. توصیه ی این شهید به جوانان این است که زندگی با انتخاب شروع میشود و با انتخاب معنا پیدا می کند. این انتخاب خیلی حرف‌ها دارد؛ در همه جای زندگی ما می توانیم این انتخاب را داشته باشیم و از آن استفاده کنیم. تازه سروده ایی را پیرو این نکته تقدیم می کنم که خالی از لطف نیست:
به پاس خون پاکان و دلیران رأی خواهم داد
قلم بر دست خواهم رفت و از جان رأی خواهم داد
عراق و سوریه مصداق ظلم و کفر داعش هاست
برای حفظ ناموسم به ایران رأی خواهم داد
وصیتنامهی پاک شهیدان پیش رویم هست
به پاس حرمت خون شهیدان رأی خواهم داد
به جوهر می زنم انگشت یعنی میهنم
برای آبروی تو به قرآن رأی خواهم داد
نخواهم داد خاکم را به نامردان بی هیبت
کنار مردم پر شور و ایمان رأی خواهم داد
بدان، ای ظلم این جا بیشه و خاک سلیمانی ست
طمع بردار از خاکم من از جان رأی خواهم داد
حنانه بامیری
نظر شما :